تهدید دلقک علیه ایران
تاریخ انتشار: ۱۳ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۸۹۴۱۹۸
مقامات دولت ولادیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین که پیش از این به دلیل فشار ناشی از حملات پهپادی روسیه، مواضعی تند علیه ایران اتخاذ کرده بودند، در هفتههای اخیر بر دامنه و شدت تهدیدات لفظی خود افزودهاند؛ اقدامی که تطابق آن با دیگر تغییرات در روابط ایران و آمریکا، قابل توجه است.
به گزارش ایسنا، روزنامه «فرهیختگان» نوشت: در آخرین دست از این تهدیدات «میخائیلو پودولیاک»، مشاور رئیس دفتر رئیسجمهور اوکراین ۷ خرداد (۲۸ می) در توییتی ضمن اشاره به حملات گسترده با ۵۰ پهپاد به کییف پایتخت این کشور، نوشت: «از نظر حقوقی ایران با نیت مستقیم و با درک عواقب اقدامات خود این کار [فروش پهپاد به روسیه] را انجام میدهد؛ و قطعا عواقبی در پی خواهد داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
زمستان سال گذشته نیز «دیمترو کولبا» وزیر خارجه اوکراین با توسل به ادعای تکراری کشورش و غرب درباره ارسال پهپاد و تجهیزات نظامی ایران به روسیه، مدعی شده بود اوکراین پاسخی «واقعا بیرحمانه» به ایران خواهد داد. چنین تهدیداتی چند بار دیگر نیز از سوی مقامات اوکراینی به ویژه مقامهای اطلاعاتی این کشور تکرار شده است.
مهم آنکه ولادیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین نیز روز سوم خرداد (۲۴ می) در ویدئویی که مدعی بود خطاب به مردم ایران است، از تهران خواست به زعم وی در«سمت تاریک تاریخ» بایستد. این سخنان در داخل ایران جدی گرفته نشدند اما پیام زلنسکی به جهت آمادهسازی فضا برای اقدام احتمالی علیه ایران با نام این کشور صورت گرفته است؛ اقدامی احتمالی که بیش از آنکه از نیازهای کییف ناشی بشود، متاثر از نیازهای فوری واشنگتن و تلآویو است. در ادامه به بررسی ابعاد کلی این قضیه پرداخته شده است.
دلایل و اهداف اوکراین برای تهدید ایران
سیل تجهیزات ارسال غرب به کییف، نتوانسته اوکراین را در جنگ با روسیه، به نقطه برتری یا حتی نزدیک به تعادل برساند. در چنین وضعیتی، کییف ناتوانتر از آن است که به دنبال گشودن جبهه جدیدی در جنگ باشد. مشخص است که مقامات اوکراینی با تاثیرپذیری خارجی دست به تهدید ایران زدهاند اما با این وجود، باید به توجیهاتی که آنان نیز در ذهن دارند، توجه داشت. این اهداف عبارتند از:
۱-تحریک غرب
اوکراین از ابتدای جنگ به دنبال تحریک کشورهای غربی برای دریافت کمک بوده است. یکی از این اقدامات، متهم ساختن ایران به ارسال پهپادهای انتحاری به روسیه است. مقامات اوکراینی که با «روسهراسی» موفق به جلب کمکهای غرب شدهاند، طرحی نو درانداختهاند و قصد دارند با «ایرانهراسی»، نهادینه شده در این کشورها، بر میزان کمکهای دریافتی بیفزایند.
با توجه به جریان داشتن این ایده در ذهن مقامات اوکراینی از ابتدای جنگ نمیتوان تهدید به انجام حمله علیه ایران را هدف اصلی دانست. هرچند هرگونه نام بردن از ایران در جنگ اوکراین به عاملی برای دریافت سلاح تبدیل میشود اما لبه تیز تهدیدات فعلی، نشان میدهد هدف یا اهداف اصلی موارد دیگری هستند. از این رو تحریک غرب هدف عمومی اوکراین در این فقره به حساب میآید.
۲- مظلوم نمایی
اوکراین با بهرهگیری همزمان از روسهراسی و ایرانیهراسی نهادینه شده در افکار عمومی غرب میکوشد دست به مظلومنمایی بزند. از نگاه مقامات کییف، مظلومنمایی به غیر از جلب کمک میتواند باعث افزایش فشارها به روسیه و متحدانش و همچنین مشروع جلوه دادن جنایات دولت مرکزی اوکراین علیه شهروندان روستبارش شود. این هدف مقامات اوکراینی نیز در حوزه تهدید ایران، عمومی به شمار میرود.
۳- توهم قدرت
اینگونه تصور میشد که حمله روسیه بهعنوان ابرقدرتی که صدها سال اوکراین را در تصرف خود داشته، به تکرار سریع گذشته منجر میشود. با تداوم جنگ و عدم اشغال سریع اوکراین و همچنین سطح تسلیح گسترده این کشور، مقامات کییف در توهم ابرقدرتی هستند؛ برداشتی که با اشغال یکپنجم سرزمین و نابودی امکانات آنها نسبتی ندارد. بر همین اساس به دنبال تهدیدات فرامنطقهای برای ایجاد ابهت برای خود و بهرهگیری از آن حتی در میان افکار عمومی هستند. سخنرانیها و تاکیدات چندباره اوکراینیها مبنیبر آنکه این کشور خط مقدم غرب -و عامل افتخار آن است- در همین راستا ارزیابی میشود. این هدف تحولی علیرغم جدید بودن هدفی عمومی برای دولت اوکراین به حساب میآید.
۴- توجیه برای افکار عمومی
آسیبهای شدید به اوکراین باعث شده مقامات این کشور در میان افکار عمومی مورد سوال واقع شوند. اگر روسیه جنگ را برای یک تا دوسال دیگر طول دهد، همچنان از منابع لازم برای تداوم نبرد برخوردار خواهد بود اما اوکراین وضعیتی دشوارتر خواهد یافت. مقامات کییف برای توجیه تداوم جنگ و حجم خسارات که میتواند انتقادات علیه آنها را افزایش دهد، به دنبال توجیهاتی هستند. باید توجه داشت هرچه از مبدا جنگ که شامل شور و هیجانات زایدالوصف ملی است، دور شویم سوالات یک ملت فضای منطقی و البته واقع گرایانهتری-به سبب حجم محنتزای زیانها- خواهد یافت. فضایی که میتواند تفکرات بازنگرانهای را برانگیزاند. مردم اوکراین که در ابتدای جنگ با اشتیاق آن را پذیرفته بودند، امروز بیشتر از گذشته به سمت این فکر رفتهاند که آیا میشد جلوی جنگ، گسترش آن یا تداومش را گرفت؟ این سوالات هرچه از مبدا زمانی آغاز فاصله بگیریم بیشتر نیز خواهند شد. از این رو توجیه باید به اندازه کافی، موثر باشد.
اگر سوال یا نیاز شکلگرفته در میان افکار عمومی اوکراین این بود که چرا دولت در برابر حملات سنگین روسها دست به اقدام مشابهی علیه دشمن نمیزند، حملات صورتگرفته به شهر مرزی بلگوورد روسیه و مسکو کافی بودند اما کشاندن پای ایران به تهدیدات نشان میدهد سوال و نیاز ذهنی جبهه داخلی اوکراین عمیقتر است. افکار عمومی اوکراین نیازمند به توجیهی ادراکی با اثرگذاری عمیق و طولانیمدت-با توجه به افزایش ایدههای بازنگرانه درباره رفتارهای قبلی که منجر به جنگ و طولانی شدن آن شد- است. از نگاه مقامات اوکراین معرفی ایران بهعنوان یک مقصر به افکار عمومی میفهماند آنها بهعنوان یک دولت متوسط با جبههای بزرگ از دشمنان از روسیه گرفته تا ایران در غرب آسیا مواجه بودهاند. بروز چنین نیازی با سطح بالا تحولی جدید است و هدفی خاص در میان اهداف چندگانه اوکراینیها به حساب میآید.
۵- جلب توجه رژیم
اوکراین قصد دارد تا با وارد کردن ایران به دایره تنشهای جنگی خود، دشمنان تهران را که همیشه متوجه منشا تهدیدات ضدایرانی برای کمک هستند- مانند صهیونیستها- را بیشتر به خود جلب کند. کییف برای این اتفاق باید خود را به صهیونیستها اثبات کند.
صهیونیستها میگویند برای کمک به اوکراین آنها باید هزینه سنگینی از طریق تقویت ارتباط روسیه با محور مقاومت در سوریه، بپردازند. کییف به دنبال مابهازایی برابر با هزینهای است که تلآویو با کمک تسلیحاتی به این کشور متحمل میشود. این مابه ازا، تهدیدزایی لفظی و احتمالا عملی علیه ایران است. نیازمندی اوکراینیها به رژیمصهیونیستی هرچند از ابتدای جنگ ادامه داشته اما امروزه تشدید شده است. اوکراینیها به طیف وسیعی از تسلیحات و حتی آموزشهای نظامی رژیم چشم دوختهاند. مقامات کییف ازجمله وزیر دفاع این کشور در ابتدای جنگ اعلام کردند نیازی به سامانه گنبد آهنین ندارند زیرا درحال حاضر توسط موشکهای بالستیک روسیه مورد هدف قرار میگیرند، درحالیکه سامانه گنبد آهنین مخصوص مقابله با راکتهای کمسرعتی است که در گاراژها به شکل غیرصنعتی تولید میشوند. با اینحال در ادامه با اتکای بیشتر روسها به موشکهای کروز به جای بالستیک و همچنین پهپادهای انتحاری، اوکراین به گنبد آهنین نیاز یافته است. اوکراین همچنین با وجود دریافت پاتریوت میتواند به دنبال سامانه فلاخن داوود باشد که برای مقابله با راکتهای برد بلند، موشکهای بالستیک تاکتیکی و کروز طراحی شده است.
اوکراینیها با وجود مسلح شدن به انواع موشکهای ضدتانک، به دلیل قابل حملتر بودن نمونههای مشابه رژیم که به دلیل موقعیت جغرافیایی رژیمصهیونیستی بهویژه در جبهه شمال طراحی شدهاند- مانند انواع موشکهای اسپایک-کماکان خواهان دریافت موشکهای ضدزره از تلآویو هستند.
نیازمندی اوکراینیها در حوزههای نظامی ولی غیرتسلیحاتی نیز گسترده شده و آنها خواهان دریافت آموزشهای نظامی، حفاظتی، اطلاعاتی، روشهای مقابله با پهپاد و حتی خرابکاری صهیونیستها در تاسیسات نظامی ایران هستند. در حوزههای غیرنظامی، اوکراینیها به دلیل بروز مخالفتهایی در آمریکا علیه کمکها به این کشور، نیاز شدیدی به لابی صهیونیستی در واشنگتن پیدا کردهاند. این نیازمندی سیاسی حتی میتواند از نیازهای نظامی-تسلیحاتی نیز بیشتر باشند. بر همین اساس این مورد، تحولی نه جدید ولی تشدیدشده و هدفی خاص به حساب میآید.
پشتپرده تحریک اوکراین چه دولتهایی هستند؟
اگر اوکراین خود بهتنهایی و با توان خود در سال ۲۰۲۲ به روسیه حمله میکرد، احتمالا روسها این کشور را به این میزان جدی نمیگرفتند اما هنگامی که پای ناتو به میان آمد، این مساله جدی گشت. از این رو اهمیت فعلی اوکراین، به دولت این کشور مربوط نیست بلکه به قدرتهای غربی پشت سر آن مرتبط است. به نظر میرسد آمریکا و رژیمصهیونیستی با ابزارهای اقناعی و همچنین ابزار کمکهای خود، به دنبال فریب و کشاندن اوکراین به ماجراجویی فرامنطقهای علیه ایران هستند. واشنگتن و تلآویو در نقشهای که برای اوکراین کشیدهاند اهدافی در سر دارند.
۱- اوکراین به مثابه سکوی پرتاب
آمریکا و رژیمصهیونیستی به دنبال تبدیل اوکراین به یک سکوی پرتاب علیه ایران هستند. به زعم این دو، ایران مناطق بیثبات منطقه مانند جنوب سوریه، غرب عراق و نیمه شمالی یمن را به سکوی پرتاب علیه منافع واشنگتن و تلآویو تبدیل کرده است که از آنها موشکهای بالستیک، کروز و پهپاد انتحاری به سمت منافع غرب پرتاب میشود. این دو قصد دارند سکوی پرتاب مشابهی برای ایجاد بازدارندگی در برابر سکوهای ضدغربی موجود بیابند.
۲- تنشزایی میان ایران و اروپا
آمریکا و رژیم میدانند اقدام اوکراین علیه اهداف ایرانی هرچند در خارج از این کشور و در سطح منطقه باشد، میتواند پاسخ ایران و متحدانش را برانگیزد. این واکنشها، همانگونه که واکنش روسها به اوکراین ناخواسته برخی از اروپاییها را وارد درگیری با مسکو کرد، میتواند روندی مشابه علیه ایران ایجاد کند.
آمریکاییها و صهیونیستها بهطور کلی قصد مشتنجسازی روابط ایران و اروپا را در سر دارند. هرچند قاره سبز از راهبرد واشنگتن در قبال تهران پیروی میکند، در جزئیات نظرات خود را نیز اعمال میکند که برخی از آنها تطابقی با دیدگاههای آمریکا ندارند.
۳- جایگزینی محیط پرتنش به جای غرب آسیا
محیط فشار منطقهای علیه ایران تا حد زیادی دچار آسیب شده است. آمریکا از افغانستان خارج و در عراق و سوریه تضعیف شده است. روابط ایران با اعراب عادیسازی شده و دولت آذربایجان و افغانستان نیز اراده و توان به چالش کشیدن موثر تهران را ندارند. لفاظی و درگیری مرزی طراحیشده از سوی غرب در آذربایجان و همچنین مرزهای شرقی ایران، به اندازه دشمنی اعراب که پرچالش بود، نیستند. رژیمصهیونیستی نیز به دلیل مشکلات خاص خود در موقعیت تهاجم و برنامهریزی علیه ایران نیست.
از این رو واشنگتن با تخلیه شدن ظرفیتهای فشار منطقهای علیه ایران، به دنبال گشودن ظرفیتهای جدید در منطقهای مجاور با غرب آسیاست. اوکراین به این منظور انتخاب شده است.
۴- استمرار بحران داخلی در ایران
اغتشاشات پاییز ۱۴۰۱ ایران باعث سوزاندن بسیاری از سرمایههای آشوب در داخل ایران شد. گروههای تجزیهطلب مستقر در اقلیم کردستان یکی از این ظرفیتها بودند. مسدود شدن امکان ایجاد اغتشاش در ایران طی کوتاهمدت، درحالیکه غرب نیاز به تداوم آن دارد باعث شده آنها به سمت ایجاد یک مجرا برای استمرار بحران داخلی در ایران حرکت کنند. به زعم غرب در شرایط فعلی ترتیب دادن حملاتی علیه ایران در داخل خاک این کشور یا مواضعش در منطقه میتواند استمراردهنده بحران داخلی باشند.
۵- کاستن از فشار علیه غرب در منطقه
غرب قصد دارد بخشی از منابع ذهنی، نفرات و تسلیحاتی که در منطقه بر ضد پایگاههای آمریکا و رژیم انباشت شدهاند، متوجه اوکراین شده یا علیه آن به کارگرفته شوند. اینگونه از فشار آنها علیه واشنگتن و تلآویو کاسته خواهد شد.
۶ -هراسافکنی جهانی از ایران
تحریمهای سنگین و یکجانبه غرب علیه ایران به اوج خود رسیده است. از سوی دیگر تلاش غرب برای گسترش جغرافیایی فشار تحریم علیه ایران با دامن زدن به مباحث حقوق بشری به دلیل تفاوت ساختار دولتهای جهان غیرغربی، نتوانست در میان آنها به عاملی جهت خودداری از تعامل با تهران تبدیل شود. غرب درحال گسترش استدلالهای خود برای جهان غیر غربی جهت چالش معرفی کردن ایران است. برای این کشورها بحث هستهای بهخاطر اهمیت جلوگیری از اشاعه و رقابت تسلیحاتی در حوزه هستهای مهم تلقی میشد اما حالا اقدام فرامنطقهای ایران در حمله به اهدافی در شرق اروپا میتواند به احساس هراس از تهران دامن بزند.
۷- دور ساختن تهران از مسکو
غرب در سوریه فهمید قرار گرفتن ایران در کنار یک کشور میتواند چه کمکی به آن دولت در برابر تهاجم سهمگین منطقهای و بینالمللی باشد. غرب به همین دلیل نسبت به همراهی ایران با روسیه در مواجهه با شرق اروپا نگرانیهایی دارد. آنها با تحریک اوکراین و لفاظی مقامات این کشور به دنبال ایجاد هراس در تهران برای خودداری از افزایش ارتباطات با روسیه و قرار گرفتن در کنار این کشور در قضایای مهار ناتو هستند.
راهکارهای ایران چیست؟ایران برای جلوگیری از بروز یا تشدید بحران، راههای مختلفی پیش روی خود دارد که زمان استفاده از آنها حائز اهمیت است.
۱- ایران همانگونه که به آمریکا اعلام کرده هرگونه اقدام رژیمصهیونیستی علیه خود را اقدام واشنگتن تلقی میکند، باید درخصوص تهدیدات اوکراین با توجه به دستان آشکار این دو دولت جنایتکار، آنها را مسئول رسمی هرگونه اقدامی معرفی کند. از این رو تهران باید تاکید کند هر ضربه باعث انتقامجویی از این دو دولت نیز میگردد و همانگونه که این ضربات عبور از خطوط قرمز هستند، عبور از خطوط قرمز غرب را در پی خواهد داشت.
۲- ایران باید پیش از اقدام اوکراین، در رایزنی با مقامات کشورهای اروپایی به آنها تاکید کند درصورت اقدام اوکراین بلادرنگ به آن پاسخی سنگین داده و پس از آن قاره سبز نباید گلهای از تهران داشته باشد. رایزنیها پیش از اقدام اوکراین لازم هستند و از کارایی آنها پس از اقدام کییف، به میزان زیادی کاسته شده و این گفتوگوها را غیرموثر خواهند کرد.
۳- ایران باید رایزنیهایی را با کشورهای غیرغربی درباره تهدیدات اوکراین انجام داده و آنها را نسبت به پاسخ تهران توجیه سازد تا با انجام این کار در صورت پاسخ نظامی تهران علیه کییف، آنها دچار هراس از اقدام مزبور نشوند.
۴- ایران میتواند با اتکا به تهدید از سوی شبهنظامیان نئونازی، ظرفیتهای ضدتروریستی پیمان شانگهای را فعال سازد. در این صورت چین نیز با یافتن توجیهی جدید علیه اوکراین، مقاومت بیشتری دربرابر فشارهای غرب درخصوص موضعگیری درباره جنگ اوکراین، میکند یا حتی دست به تحرکاتی در حوزههای اقتصادی خواهد زد.
۵- ایران باید در پیامهای غیرمستقیم به اوکراین و غرب برای آنها آشکار سازد در صورت تلاش برای وارد کردن اجباری تهران به جنگ اوکراین، ایران علیرغم پاسخ و بدون ورود به جنگ، وارد معادلات آن خواهد شد. ورود به معادلات به معنای بازرسی و توقیف کشتیهای حامل سلاح به سمت اوکراین، فشار دیپلماتیک به کمککنندگان نظامی به اوکراین و اقدام برای خرابکاری در مسیرهای ارسال سلاح خواهد بود.
ملاحظات مورد توجه کییف
مقامات اوکراین که در ذهن خود اهدافی را درخصوص تهدیدات لفظی ترسیم کردهاند، باید نکاتی را درخصوص ادامه این مسیرشان بدانند:
۱- اوکراین باید بداند، ایران قابلیت جنگیدن در جبهههای گوناگون و دشوار را داراست. ایران به سوریه محاصرهشده یاری رساند و در نمونه اروپایی بوسنی نیز در دهه ۱۹۹۰ میلادی و در شرایطی که فاقد قدرت کنونی بود، اثری قاطع داشت.
۲- اوکراین منافع خود را در شرق از دست خواهد داد. اگر سهم شرق از اقتصاد و تحولات جهانی درحال افزایش است، درگیری این کشور با دو رکن از سه رکن جبهه متحد فعلی شرق شامل روسیه و ایران (عضوی از محور مقاومت) میتواند برای این کشور در طولانیمدت گران تمام شود.
۳- درگیری با ایران میتواند طرفهای درگیری متعددی برای اوکراین در مناطق دیگر آفریده و این کشور را شامل حملات طیفی سازد. مواجهه آلبانی با تهدیدات سایبری موثر که به ایران نسبت داده میشود، از این جمله است.
۴- هرچند اوکراین با ادعای مورد حمله قرار گرفتن توسط پهپادهای ایرانی توسط روسیه مظلومنمایی کرده و بهزعم خود حملاتش علیه روسیه و مسکو را دارای توجیه ساخته است، اما اقدامش علیه ایران میتواند وضعیت را علیه این کشور رقم زده و فضای مظلوم نماییاش بهویژه در میان دولتهای غیرغربی از بین برود. در این صورت آنها اوکراین را یک کشور مظلوم مستحق توجه یا حداقل ترحم نخواهند دید.
۵- اوکراین به ناگهان بخشی از دولتهایی را که راضی به جنگ با روسیه نبودند، به نبرد با این کشور وارد کرد. اگر اوکراین فکر میکند کشاندن پای ایران به جنگ میتواند صرفا به افزایش کمکهای غرب منجر شود، در اشتباه است. در این صورت فشار دولتها و جناحهای اروپایی که اوکراین را دردسری برای خود میبینند، افزوده میشود. اگر منافع آمریکا نیز توسط ایران بهخاطر اقدامات اوکراین تضعیف شود، جناحهای داخلی این کشور بار دیگر بر ضد اوکراین اقدام خواهند کرد. هرچند مقابله با ایران یا روسیه در آمریکای دوحزبی مورد توافق است اما در تاکتیک اختلافهای عمیقی میان آنها وجود دارد. اگر جناحهایی در آمریکا خواهان کاهش مداخله این کشور در جنگها (بخشی از جمهوریخواهان) و همچنین مذاکرات کاهش تنش با تهران (بخشی از دموکراتها) باشند، اقدام اوکراین میتواند آنها را در میان هردو حزب با تنش مواجه کند. حمایت لابی صهیونیستی از این کشور نیز چندان راهگشا نخواهد بود زیرا صهیونیستها جمعبندی لازم را از اوضاع سیاسی خود و جهان ندارند و از سوی دیگر قادر به مقابله موثری با چنین تغییری نیستند، چه اینکه این لابیها خود وظایف زیادی برای رفع نیازهای رژیمصهیونیستی دارند.
۶- رژیمصهیونیستی بلافاصه پس از ارسال چند پهپاد محدود به اوکراین برای استفاده علیه ایران، با رشد تهدید روبهرو شده که به معنای افزایش نیازش به موشکهای پدافند هوایی و تسلیحات بازدارنده تهاجمی خواهد بود. پس کییف پس از نخستین حمله قادر به دریافت تسلیحات بیشتری از سوی رژیمصهیونیستی نخواهد بود.
۷- با اقدام اوکراین موانع برای ارسال پهپادهای پیشرفته و موشکهای بالستیک به روسیه برداشته میشود. این پهپادها شامل نمونههای دوربرد و پرسرعتتر آرش و کیان و همچنین موشکهای بالستیک خواهد بود.
۸- با تبدیل شدن اوکراین به یک تهدید تروریستی و فرامنطقهای، مسکو مشروعیت بیشتری برای نبرد علیه این کشور خواهد یافت و پادگانها و تاسیسات این کشور یک گام به اصابت کلاهکهای هستهای تاکتیکی نزدیکتر خواهند شد.
وضعیت رهبری اوکراین
زلنسکی رئیس جمهور اوکراین، فاقد ظرفیت لازم برای فهم مسائل سیاسی، نظامی و ژئوپلتیکی است. قرار گرفتن در مجاورت چنین مسائلی نیز لزوما منجر به فهم موثر از این مسائل نمیشود زیرا استعداد و قرار گرفتن در فرآیند آموزشی، جزئی از موارد لازم برای آن هستند. همچنین حتی اگر زلنسکی در حال رشد سیاسی باشد، به دلیل بزرگی تحولی که در آن قرار گرفته، هیچگاه به سطح اثرگذاری نخواهد رسید، چه اینکه مدیریت این تحول برای بایدن نیز دشوار است. از سوی دیگر رئیسجمهور اوکراین زمان و شرایط لازم برای دریافت برداشت صحیح را با توجه به کمکاری موجود در سابقه سیاسی خود نخواهد داشت. اطرافیان زلنسکی نیز تندرو هستند و قادر به پیشبینی تبعات اقداماتشان نیستند که اگر بودند در کییف در لانه موش، زیر موشک نبودند.
میزان احتمال اشتباه دولت زلنسکی
دولت زلنسکی فاقد توانمندیها و فهم سیاسی لازم است و گرفتار شدنش در دستان آمریکا به دلیل رشد نیاز اوکراین به این کشور نیز افزایش داشته است. تمام این مسائل میتوانند عواملی باشند که کییف را به اقدامی اشتباه در خصوص ایران بکشانند. با این وجود، آنچه در برابر روسیه منجر به جنگ شد بیشتر ناشی از تنفر میان دو کشور بود که ریشه در تعاملات تاریخی و مجاورت جغرافیایی این دو داشت. همچنین قصد مسکو برای جلوگیری از نفوذ ناتو به شرق، بیشتر از قصد، از غفلت اوکراین نشات گرفت.
درباره ایران، مقامات اوکراینی از میزان تنفری رنج نمیبرند که آنها را وارد فازی غیرمنطقی کند. از سوی دیگر آنها کماکان فاقد تسلیحات دوربرد بوده و به زحمت قادر به تحویل گرفتن و استفاده از آنها از جمیع جهات فنی و حتی سیاسی خواهند بود.
در اینجا باید حساس شدن مقامات اروپایی نسبت به اقدامات بیمحابای اوکراین را نیز یادآور شد. تشدید تنشها با روسیه موجب زیان اروپا و ناامنی در تامین انرژی برای این قاره شد و کشیده شدن سطح تنشها به سطوح بالا در خصوص ایران، با توجه به جایگاه منطقهای حتی میتواند بدون بروز اقدامات عملی، منجر به افزایش احساس ناامنی در حوزه تامین انرژی گردد.
علیرغم فشارهای آمریکا و رژیمصهیونیستی در کنار بیتجربگی زلنسکی اما مخالفتها در اروپا و احساس تردید سیاستمداران کییف، میتواند مانع از اقدام اشتباه اوکراین شود. آنچه این احتمال را میتواند تقویت کند، تحرکات دیپلماتیک لازم در این خصوص است.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: ولودیمیر زلنسکی حمله روسيه به اوكراين اوكراين گردشگري بيماري پوستي پوست پيري بریتانیا کلاردشت پیری جمعیت پهپادهای ایرانی گردشگري بيماري پوستي پوست پيري رئیس جمهور اوکراین واشنگتن و تل آویو موشک های بالستیک مقامات اوکراینی رژیم صهیونیستی مقامات اوکراین اوکراینی ها اقدام اوکراین حساب می آید آمریکا و رژیم مقامات کی یف مظلوم نمایی فرامنطقه ای افکار عمومی صهیونیست ها سوی دیگر سکوی پرتاب قرار گرفتن علیه ایران ابتدای جنگ منطقه ای ظرفیت ها دولت ها کمک ها روس ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۹۴۱۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بهار ۵۹؛ وقتی داد سندیکای خبرنگاران از حمله به مطبوعات درآمد
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، در بهار ۱۳۵۹ پس از چندین مرحله توقیف مطبوعات - که در تابستان پیش از آن (۱۳۵۸) توسط دادستانی انقلاب اتفاق افتاد و برخی روزنامهها و مجلات از جمله «آیندگان» و «تهران مصور» توقیف شدند - هنوز اجل توقیف بر سر بسیاری مجلات و روزنامههای دیگر میگشت و آنها را با تحدید و تهدید مواجه میساخت. در رادیو تلویزیون علیه برخی جراید داد سخن سر داده میشد، در بعضی استانها ماموران محلی از توزیع نشریات قانونی جلوگیری میکردند و گاه گروههای تندرو با چوب و چماغ به جان دکهی توزیعکنندهی بیچاره میافتادند. موضوع تا جایی بیخ پیدا کرد که سندیکای نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات طی نامهای سرگشاده به ابوالحسن بنیصدر رئیسجمهور وقت به این قضیه بهشدت اعتراض کرد. این نامه که روز چهارشنبه ۱۷ اردیبهشت ۵۹ در صفحهی دوم روزنامهی اطلاعات منتشر شد به این شرح بود:
کار به جایی رسیده است که رادیو تلویزیون بر خلاف قانون اساسی جو جامعه را علیه روزنامهها بسیج میکند. ماموران محلی در استانها از توزیع نشریاتی که با امتیاز قانونی منتشر میشوند جلوگیری میکنند و اعتراض فروشندگان جراید از تهدید و زورگویی گروههای چماقبهدست بلند است و هیچ نهاد قانونی حامی آنان نیست.
آقای رئیسجمهوری
سندیکای نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات بدینوسیله نگرانی عمیق خود را از شدت گرفتن موج هجوم به مطبوعات ابراز میدارد بهویژه آنکه بخش وسیعی از حملات و تهدیدها علیه روزنامهنگاران به وسیلهی نهادهای دولتی و حکومتی که طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مسئولیت آنها با شماست اعمال میگردد.
آقای رئیسجمهوری
روزنامهنگاران ایران هنوز سخنان شما را در تمام طول مدت پس از انقلاب و پیش از عهدهدار شدن وظایف ریاستجمهوری دربارهی ضرورت تامین آزادی کامل عقیده و بیان رعایت کامل آزادی مطبوعات فراموش نکردهاند و بسیار حیرتآور است که زیر نظارت مستقیم شما در مدت کوتاهی که از انتخابتان به ریاستجمهوری نگذشته موج اختناق و تهدید و ارعاب روزنامهنگاران از سوی رادیو تلویزیون که به هر صورت سخنگوی هیات حاکمه محسوب میشود، و نیز برخی مسئولان اجرایی بالا گرفته است. کار به جایی رسیده است که رادیو تلویزیون بر خلاف قانون اساسی جو جامعه را علیه روزنامهها بسیج میکند. ماموران محلی در استانها از توزیع نشریاتی که با امتیاز قانونی منتشر میشوند جلوگیری میکنند و اعتراض فروشندگان جراید از تهدید و زورگویی گروههای چماقبهدست بلند است و هیچ نهاد قانونی حامی آنان نیست.
آقای رئیسجمهوری
تصور نمیکنید که شما در این نکته با ما همعقیده نباشید که یکی از بزرگترین آرمانهای مردم ما تامین آزادی بیان و قلم بوده است و نیز مطمئن هستیم که شما هر روز در جریان یورشهای منظم و غیرمنظم گروههای مسئول و یا غیرمسئول به عرصهی مطبوعات، فروشندگان جراید و اجتماعات گروههای سیاسی هستید و اعلامیهی اخیر شما دربارهی ضرورت رسیدن به یک وحدت اصولی نشان میدهد که توسعهی هرج و مرج و بیقانونی را برای آیندهی کشور به شدت خطرناک میدانید.
اعتقاد ما این است که بدون تامین آزادی کامل بیان و قلم و حفظ حرمت همهی صاحبان اندیشه و افکار که تنها راه رسیدن به تفاهم فکری و آشنایی با نقاط اختلاف بین گروههاست رسیدن به چنین وحدتی دور از منطق مینماید و تصریح میکنیم نفاق و چنددستگی در مسائل اصلی زمانی شدت پیدا میکند و به برخوردها منجر میشود که یکی از دو طرف نتواند عقاید و آرمانهای خود را آزادانه و از طریق مطبوعات بیطرف ابراز دارد.
آقای رئیسجمهوری
سندیکای نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات به حکم رسالتی که در حفظ و گسترش آزادی قلم و بیان بر دوش خود احساس میکند توجه آنجناب را به خطر بزرگی جلب میکند که انحصاری شدن مطبوعات متوجه آیندهی کشور و در نتیجه حاکمیت ملی و وحدت کشورمان خواهد کرد و مصرانه از شما میخواهد پیش از آنکه دیر شود برای درهم کوبیدن این موج انحصارطلبی اقدام کنید.
آقای رئیسجمهوری
نسل آیندهی این کشور غفلت ما را در جلوگیری از تحدید آزادیهای اساسی مردم نخواهد بخشید و به موجب قانون شما را مسئول حوادثی که ادامهی این انحصارطلبیها پدید خواهد آورد، خواهد شناخت.
انتظار ما از شما این است که فورا به هجومها و تهدیدهایی که از مدتها پیش علیه مطبوعات اعمال میشود پایان دهید و بدین ترتیب راه را برای وحدتی که همواره بدان تاکید میکنید هموار سازید.
گفتنی است خطاب نامهی سندیکا به ابوالحسن بنیصدر بود که روزنامهی خودش «انقلاب اسلامی» یک سال بعد در ۱۸ خرداد ۱۳۶۰ توسط اسدالله لاجوردی دادستان انقلاب توقیف شد!
۲۵۹۵۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903392